این چند روز روزهای سختی بود.البته سختی زیادش مال همسرم بود
داشتن شبکه شرکت رو انتقال میدادن و کارای دیگه که من از نظر فنی نمی دونم چیه ولی اونقدر هجم کار زیاد بود که این شبا یا نیومد خونه یا ساعت 6 صبح اومد .2 شب باهاش رفتم ولی ساعت 3 دیگه چشمام دو دو میزد و منو آورد خونه و دوباره برگشت.
یعنی الهی بمیرم برای اون چشمات که خواب توش موج میزد و کلی خسته بودی ولی نمیشد کاریش کرد.
بهش گفتم این دستمزد چند روزت باید بخشیش پول بلیط هواپیما مون باشه که جونمون بهش بستگی داره چون واقعا خیلی براش اذیت شد.بمیرم برات دستمزدت باید خیلی بیشتر از اینا باشه ولی ایجا ایرانه دیگه!!
امیدوارم دیگه تموم شده باشه چون نه دیگه اون جون داره و نه من تحمل هر شب تنها بودن.این شب شام هم نخوردم.اصلا تنهایی چیزی از گلوم پایین نمیرفت.خودمو با میوه و چایی گول زدم.
دیروز اولین جلسه زبانم برای آیلتس بود.معلمم آقایی هست که فوق لیسانس عمران داره و امریکا درس خونده و زندگی کرده ولی الان ایرانه.
خیلی آدم خوبی بود و خیلی هم خوب درس داد.
فقط سر موضوعی عذاب وجدان گرفتم بد!!
این بنده خدا گفت فقط روزهای زوج وقت داره.روزهای زوج همسر بنده تا ساعت 9 کلاس داره و نیست.هر کاری کردیم وقت خالی پیدا نشد که نشد.منم الکی زنگ زدم گفتم ببخشید شرکت برای ما تا ساعت 8 کلاس ضمن خدمت گذاشته و من 8.30 خونه ام.گفتم تو این فاصله همسرم هم میرسه.این بنده خدا که از ... میاد و تهران نیست.ساعت 5 آخرین کلاسش تموم شده بود و تا 8.30 علاف بود تو خیابون.
تازه همسر گرامی هم کارش طول کشید و دیرتر رسید.فقط من موندم و یک عذاب وجدان برای این بنده خدا.
سنش هم کم نیست حدود 50 سالشه.حالا دیدم من هر کاری کنم همسرم نمیرسه پس چرا این بنده خدا رو معطل کنم.گفتم برنامه رو تغییر میدم شما هون 6 تشریف بیارید.
البته یک کمش همسرم بود و با هم صحبت هم کردن ولی خوب در ادامه پروژه این شبا عذرخواهی کرد رفت.( صحبتها تاا انگلیسی و یک کلمه فارسی ه رد و بدل نمی شود حتی با هسرم)
امروزم وقت ام ار آی دارم برای خودم.مدتیه دست و پام خیلی زیاد خواب میره مخصوصا تو خواب.ترس از ام اس اومده سراغ خودمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم.
: رفتم جواب ام آر آی رو گرفتم.نرمال بود خدا رو شکر.باید آزمایش خون هم بدم شاید چربیم بالاست یا کم خونم که دست و پام خواب میره
سلام عزیز دلم
انشالله که دیگه همه کارا ردیف شده
من تازه ترم یک رفتم
بعد اکثر دوستای وبلاگیم در حد تیم ملی زبانشون خوبه
معمولا از کم خونیه خواب رفتگی، انشالله که سالم و سلامتی عزیزم
خسته نباشین
از امشب به موقع قوقول خان میاد پیشت
وای کلی خجالت کشیدم از خودم
امیدوارم سال دیگه منم مثل شماها باشم
ااااااااااای داد توهم
مرسی عزیزم انشا الله هینطوره
بازم خوبه که شروع کردی
ان شا.الله که چیزیت نیست.همه خواب رفتن هاکه ام اس نیست.برات دعا میکنم.
مرسییییییییییییییییییییی و ممنون
خسته نباشه همسرت:) این چه حرفیه ایشالا هیچی نیست.
مرسی عزیزم انشا الله
سلام عزیم.خسته نباشه قوقول خان و تو هم همینطور.
کار خوبی میکنی آیلتست رو داری میگیری.
خانومی تو هم مثل منی ها منم این پروسه ی کرختی و خواب رفتگی و ام آر آی و از سر گذروندم.
ایشالا که تو هم سالمی.نگران نباش.همه ی این خول رفتگی ها از اعصابه .اعصابمون خستست واسه همونه.بیا زودی بگو چی شد ام آر آی.
آره شایددددددددددددددددددددددد
اگه اشتباه نکنم گفته بودی دائیت ام اس داره واسه همین تو اینقد حساسی و بهش فکر می کنی
خواب رفتن دست و پا دلائل زیادی داره حتی بالا رفتن چربی خون!!!! منم تعجب کردم اما حتی اینم می تونه عاملش باشه پس نگران نباش
ام آر ای رو بده اگه نگرانی که خیالت راحت شه
آره درسته داییم ام اس داره اصلا قبل از اون این بیماری رو نمی شناختم ام آر آی دادم ۴ شنبه میرم نتیجه رو میگیرم
dont worry girli....ypu are healthy i am sure....گفتم شاید دیگه فارسی نفهمی واسه همین انگلیش زدم.....do your best
مرسی عزیزم
نه بابا هنوز خارجکی نشدیممممممممممممممم
سلام؛ خوشحالم که اینقدر دوستش داری؛ ایشالله 120سال با هم شاد باشید؛
راستی ام اس چیزی نیست؛ ادم روحیه داشته باشه حل میشه؛ اما ایشالله که ام اس نیست؛ نتیجشو بهم بگو
خرم آن روز کزین غمکده پرواز کنم
از پس مرگ حیاتی دگر آغاز کنم
باغ جان پر گل و من خسته به زندان تنم
زندگی یابم اگر پنجره ای باز کنم
مرسییییییییی ممنون
تنیجه ام ار آی نرمال بوددددددددددددد