خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

اولین استرس

چنان استرسی بر من مستولی شده که الانه که غش کنم.اصلا من نرمال نیستم و در بربر تغییر به شدت وانش نشون میدم و تمام اندرون و بیرونم به هم میریزه.

حال چه این تغییر خیر باشه و چه باشه حال و روزم دگرگون میشه حتی اگر عملی هم نشه و فقط در حد حرف باشه.

قضیه از این قراره که یکی از دوستامون ی جایی رو خیلی اتفاقی بهم پیشنهاد داده برای کار که به ظاهر شریط خیلی خوبی داره البته که من هنوز با مدیر اونجا صحبت نکردم و تو این هفته قراره که ببینمش.

این خانم ( یکی از نکات مهمش اینه که مدیرش یک خانومه و من تجربه ککار با مدیر عامل خانوم رو به بدترین نحو ممکن داشتم و از این همجنس محترم بسیار کارهای نامعقول زیاد دیدم. مثلا برای نهار باید ساعت خروج یادداشت میکردیم و فقط نیم ساعت زمان داشتیم که غذا رو گرم کنیم و بخویم و برگردیم سر جامون و گر حتی 5 دقیقه دیرتر میومدیم بالا باید پای یک برگه امضا میکردیم که بنده شکر خورده و پنج دقیقه بیشتر نهار خوردنم رو طول دادم.البته تنها هم باید میرفتیم نه با همار دیگه.

یا اگر صبح فقط 5 دقیقه دیرتر از ساعت مقرر میرسیدیم همونجا باید امضا میکردیم که بابا من دیر اومدم و بعد کارت میزدیم. 

و هر پنج دقیقه دقیقا یادم نیست ۲ یا ۵ تومن از حقوق کسر میکردن.

یا اینکه حق صحبت بیش از 5 دیقه با همکار رو نداشتیم و مستخدم خدوم و آنتن فوری خبر میداد که 2 نفر در حال صحبت مشاهده شدن که اونوقت بود که دوباره باید جهت امضا میرفتیم که ما در ساعت فلان به مدت فلان دقیقه در مورد مسائل غیر کاری صحبت کردیمو بعد هم توضیح که در چه موردی حرف زدیم.و سر این موضوع یک بار چنان توپیدم و دعوا ردم با مستخدمه ه دیگه سمت من نمیومد.

یا نباید به موبایل جواب میدادیم و تلفن خارج از مسائل کاری هم 2 بار در روز بود.

خلاصه بساطی بود که منی که خیلی تحمل میکنم دیوونه شدم و طاقت نیاوردم)

حالا این خانم مدیر دنبال کسی میگرده که مسلط به زبان انگلیسی بوده و تخصص در کارهای هنری داشته باشه جهت صادرات و واردات آثار هنری.

منم که شرایط رو دارم البته بدون اینکه بدونم اون آقا که دوستمونه به این خانم منو معرفی کرده اون هم بسیار اشتیاق به دیدن من ابراز کرده.در ضمن مثل اینکه البته من اصلا نمی دونم ولی مثل اینکه حقوق مد نظرشون بالای 2 میلیون تومان در ماهه.

حالا من موندم توی ی استرس خیلی بد.

اول اینکه خوب تو محل کار فعلی من خیلی جا افتادم و مسئول واحد هستم و تمام اختیارات دستم هست و فقط با همکارم که سابقه بیشتری داره مشورت میکنیم و مدیر عامل اصلا دخالتی در تصمیم گیری ما نداره

همکارم که آقا هست بسیار آدم خوبیه و از نظر کاری خیلی با هم هماهنگ هستیم.

مدیر عاملمون خیلی بهم اطمینان و اعتقاد داره و همه امور رو بهم سپرده تا جاییکه حسادت برخی همکاران چنان برافروخته شده که کلی کار شکنی برام کردن ولی مدیرعاملمون شخصا از خجالتشون دراومده.

خوب بیمه و مزایا رو هم داریم ولی حقوق مکفی نداریم یعنی با اضافه حقوق امسال حقوق من 700 تومن میشه.

درسته مدیر عامل هوامو خیلی داره ولی از نظر مالی نور چشمی زیاد داره که نوبت به ما نمی رسه.

البته محل شرکت در حال تعویضه و مسیرش برای من زیاد جالب نخواهد شد. ولی تقریبا یک امنیت شغلی نسبی وجود داره البته نه خیلی زیاد ( شرکت خصوصیه ) چون در حال تغییر و تحولات هم هستن ولی من از جای جدید خیلی مطمئن نیستم. ولی باز هم تا نبینم نمی تونم قضاوت کنم

در هر صورت خیلی استرس دارم.شمارش رو داده که زنگ بزنم ولی من امروز نمی زنم که فکر نکنه هولم.

حالا میگم نکنه از اینجا رونده و از اونجا مونده بشم.قوقول که میگه اینقدر نترس حالا برو ببین چی میشه.منم دارم به خودم همین دلداری رو میدم.

نظرات 12 + ارسال نظر
مهتاب شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ب.ظ http://zendegimahtab.blogfa.com/sghl

به نظزمنم برو ببین چی میشه؟
استرس را چی به خودت راه می دی این قدر؟

آره ولی دست خودم نیست

شیرین شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ب.ظ http://shirin-banoo.blogfa.com

حتماً جای جدید رو برو، فوقش یه مدت مرخصی بگیر از شرکت فعلی ولی نگو برای چی. برو اونجا رو هم یه تستی بکن. ببین شرایط چطوره، حقوقو به موقع می دن، همکارا چطورن، رئیس چی، مسیر رفت و آمد و ...
بعد یه جمع بندی بکن اگه بهتر بود و دلت باهاش بود فرصتو از دست نده.

مرخصی که نمیدن ولی باید در حین اومدن اینجا اونجا هم برم مثلا روزی ۲ ساعت زودتر برم و پنج شنبه ها ه تعطیلم

روناک شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:46 ب.ظ http://www.ronak88.persianblog.ir

منم خیلی استرس می گیرم
امیدوارم کار خوبی باشه

مرسی عزیزم

سحربانو شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:48 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

ایشالا که اگه خوبه جور شه:)

انشا الله
ممنون

آرام شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:10 ب.ظ http://wet-dreams.blogfa.com

آخ جون....حتما برو...ایشالا که خوبه و تو این کار هم مثه قبلی موفق میشی....

ممنون
امیدم به خداست

نهال شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:59 ب.ظ http://nahal87654.persianblog.ir

ای خدا.........

واقعا هم خدا..............

دایی شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:47 ب.ظ

خیلی صادقانه موضوع را با مدیر عامل فعلی مطرح کن . بگو که فرصت شغلی جدیدی فراهم شده که حقوق بالایی داره . بگو که از همه جهت از کار فعلی راضی هستی و فقط از کمی حقوق رنج می بری . از او بخواه که به تو مشاوره بدهد . ممکن است که حقوقت را ترمیم کند و راضی به ماندن شوی . اگر هم نتواند بسیار اخلاقی است که او در جریان باشد . نکته ای که مهم است اینکه از تفاوت حقوق آنهم در این حد مطمئن هستی ؟! . البته قبل از مشورت با مدیر عامل فعلی ، یک قرار مصاحبه برای محل جدید داشته باش که از شرایط کار و حقوق آگاه باشی . از کارمندان محل کار جدید توسط یک دوست (خودت نه ) تحقیق کن که از نحوه مدیریت و رفتار با کارکنان آنجا اطلاع پیدا کنی . بی گدار به آب نزن . برات دعا می کنم . یک کیلو گندم هم نذر کبوترها که آنها هم دعا کنند .

خیلی خیلی ممنون از راهنماییتون
در ورد مشورت با مدیرعامل فعلی اتفاقا خیلی راحت میتونم باهاش صحبت ن و از نظر برخورد آدمیه ه اصلا بهت استرس وارد نمی کنه و به خصوص با من به دلیل موقعت شغلی و اینه تمام امور رو هم راسا باید خودم باهاش صحبت نم خیلی راحت تر هم هست
در نار همه خوبیها خیلی خیلی آدم با سیاستیه و ممکنه مثلا یک مورد تو ذهنش بمونه ولی ۱ سال دیگه یک جور نرم نرمک کاری بنه ه جواب اون موضوع باشه.
از طرفی ازم خواسته اگر خواستم به هر دلیل که دلیل عمدش شرلیط بهتره از شرت برم حتما ۲ تا ۳ ماه زودتر در جریان بزارمش تا به قول خودش دستش تو پوست گردو نمونه.
ولی من هم تصمیم دارم اول برم جای جدید رو ببینم.
در مورد حقوقو: چون هم قراره ار لجستی و بازرگانی و هم ار دوراسیون و امور هنری انجام بشه مبلغش اینقدره.
الان تو شرکت خودمون ی آقا با ۷ سال سابقه ه دیپلم هم داره حقوقش شده ی میلیون و خرده ای یا مشابه اون خیلی زیاد اینه ه میگم تبعیض اینجا زیاده.
ولی از اون ور هم همول نمیشم از هول حلیم بیفتم تو دیگ ۲ یا ۳ ماه حقوق بالا بدن بعدم یا جمع بشن یا چه یدونم اصلا شرکت استخون داری نباشن
باز هم ممنون از راهنمایی و دعاتون

روژین شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:42 ب.ظ http://rojiin.blogfa.com

ایشاالله اونی که همه جوره به صلاحته واست جور می شه :)

انشا الله
ممون عزیزم

روناک شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:57 ب.ظ http://mrsassari.blogfa.com

سخت نگیر اگه سخت بگیری بهت سخت میگذره تو که امیدت به خداست پس همه چیز رو بسپار به دستش راهنمائیه بچه ها هم که خیلی خوب بود خودت هم که دختر باهوشی هستی از قانون جذب اسفاده کن و مطمئن باش همه چی خوب پیش میره ..... ایشالله

لطف داری
درسته با امید به خدا میرم جلو ببینم چی میشه

سایه یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:25 ق.ظ http://didarema.persianblog.ir

حتما یه سری بزن و از نزدیک باهاشون آشنا شو . ببین چی میگه و بعد تصمیم بگیر

درسته امروز می خوام زنگ بزنم

arta یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ق.ظ http://arta82.blogfa.com

عزیزم موقعیت خیلی خوبیه برو ببین چی میشه استرس هم نداشته باش که بدتره ......ایشالا موفق باشی

به ظاهر که خوبه ولی من این محل کارم رو دوست دارم و از ریسک هم می ترسم
فقط به خاطر حقوقش می خوام جاهای دیگه رو هم امتحان کنم

احمد یکشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:22 ب.ظ http://www.daniyalmehr.blogfa.com

سلام دوست خوبم من احمدم فرزند افتاب عاشقم من از تبار خدایم..از نوشته های شما خوشم میاد...خوشحال میشم از وبلاگم دیدن کنید...
.اگر لینکم کردی بگوتا لینکت کنم. امیدوارم روزگار خوبی داشته باشین .. به انتظار حضور گرم شما خواهم بود...با سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد